خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

عناوین یادداشت‌ها

  • چقدر شاعرانه ... جمعه 6 آذر‌ماه سال 1388 21:09
    وای این آهنگ بهنام صفوی رو گوش کردین ؟! تبریک خیلی قشنگه واقعاً از گوش کردنش لذت می برم ... به تو باختم و تو این بازی رو بردی تبریک ... زیر و رو شدم به روتم نیاوردی تبریک بودن و نبودنم برای تو فرقی نداشت ... واسه مرگ عاشقت غصه نخوردی تبریک مبارک دلت باشه ... این همه بی احساسیات حق داری دیگه نشناسی ... منو با اون قلب...
  • سر در گم شدم ... جمعه 6 آذر‌ماه سال 1388 20:56
    سلام وای نمی دونین امروز چی گذشت بهم صبحی ساعت 4 خُرده ای خوابیدم و ساعت 8 بیدار شدم ( با هزار داد و بیداد بابام ) اولش که قبل رفتن ، رفتیم یه کله پاچه ای که صبحونه بخوریم نداشت و منم که هوس کرده بودم ناکام موندم ولی جاش یه جیگر توپ زدیم که جاتون خالی ( حسرت نخورین ) راه افتادیم به سمت مقصد 45 دقیقه حدوداً طول کشید تا...
  • My Dear جمعه 6 آذر‌ماه سال 1388 04:09
    I Have No Special Reason For Being In Love With You It's A Long Time That I'm Thinking About You The Day That I Left You , Was My The Last Day Of My Life Now ... Now When I'm Alone , I Just Think About You I Realized Now That I Lost Such A True Love The White Color Suits You , Like The Purity In Your Soul As Its...
  • فردا و مأموریت ... جمعه 6 آذر‌ماه سال 1388 00:52
    وای فردا باید صبح زود پاشم و برم مأموریت البته خوبیش به اینه که چند نفریم که از اینجا داریم می ریم فقط خدا کنه به بابا گفتم که بهشون بگن ویدئو پرژکتور بیارن ، حرف گوش کنن و ببرن اونجا تا بتونم راحت نرم افزار رو آموزش بدم اصلاً خدا نمی زاره من بخوابم ! باید همش یا 7:30 صبح یا 8:00 پاشم و برم سر کارم فردا هم که باید قبل...
  • شروعش کنم ؟! جمعه 6 آذر‌ماه سال 1388 00:48
    سلام به نظرتون شروعش کنم ؟! براتون بنویسم ؟! مطالبم رو می خونین ؟! خب اگه می خونین این رو داشته باشین تا من زودی بیام و ادامه بدم ...