یه چند روزیه هم خوشحالم هم ناراحت ! می دونین چرا ؟! خوشحالیم بابت اینه که دم بریده کمی از اوضاع من رو درک می کنه ( البته بعد از دلخوری های پیش اومده ) و توجهش به من بیشتر شده ! دیشب هم کمی با هم حرف زدیم و سر همین بحث کردیم اما متوجه شد ! البته بین خودمون بمونه ها ، بعضی وقت ها مثلاً از بحضی حرفاش کمی دلخور می شم ، مث وقتی که ناراحت می شم از یه چیزی بهش می گم و می گم من می رم ، جای اینکه به ناراحتی من توجه کنه می گه : « خب هر طور که صلاح می دونی » خیلی بهم بر می خوره که اینطوری داره فکر می کنه ! در کل خوشحالم که اون باز هست ، باعث شده من امید تازه ای پیدا کنم که بخوام زندگی خودمو سر و سامونی بهش بدم !
خوانواده ام مث اینکه از حضور یه شخصی ( دم بریده ) توی زندگیم با خبر شدن و چند شب پیش از داداشم پرسیدن طرف آئین کیه اونم که خودشو زده به اون در و گفته نمی دونم ، شناختی هم ندارم ازش ! ازش خوشم اومد ، لو نداده جریان چیه ! باید با دم بریده صحبت کنم و جریان رو بازگو کنیم و ببینیم به چه نتیجه ای می رسیم و بتونیم خانواده رو آماده کنیم واسه مواجه شدن با اینکه دیگه پسرشون بزرگ شده و این حرفا !
چند روز دیگه قرار مهمی دارم و دارم واسه اون لحظه ثانیه شماری می کنم ؛ خیلی واسم مهمه ...
فردا اولین روز کلاس در شروع سال 1390 هست و مطمئنم این هفته آخری رو می خوان یه امتحان سخت و اینا ازمون بگیرن ( فک کنم ، حالا چچه درسی رو مطمئن نیستم اما همون اول ترمی مشخص کردن جلسه امتحان میان ترم رو ) ...
حرف دیگه ای که باید بزنم اینه که متاسفانه یه اینترنت Dialup داشتیم که اونم به لطف دوستان و عزیزان زحمت کش مخابرات که رسمی ترتیبش رو دادن و من نمی تونم از اون طریق بیام نت و بازم بدبختی اینترنت ADSL منم که راه نافتاد و من همچنان بی اینترنت دارم می چرم ! ابته شانس که نداریم اما اینترنت دفتر کارم هم به ل قطع شده طوری که 3 روزه اصلاً از اینترنت خبری نیست ! اما بازم خدا خیرش بده مسئول ایرانسل رو که بسته های GPRS رو ساخت و من با شارژ کردن 10.000 تومان از سرعت کمی بالاتر از Dialup استفاده می کنم و واستون آپدیت می کنم ! ( خدا خیرشون بده ) ...
راستی 13 به در بهتون خوش گذشت ؟! به من و دم بریده ام خوش گذشت ( اگه با هم نبودیم دلیل نمی شه که دلامون پیش هم نباشه که ) ! والا ما رفته بودیم با ایل و تبار روستامون ، خونه ی خدا بیامرز بابا حاجی ! دم بریده و اینا رفته بودن دشت ، کدوم دشت ، همون دشتی که آهو ... اهم اشتباه شد ...
در کل باید بهتون بگم دلم واستون تنگ شده بود و دوستون دارم ...
پ.ن : دعا کنین زدوتر اینترنتم راه بی افته یا لااقل Dialup درست شه بابا ...
من و خواهرم هم خوبیم دراین موارد باخواهرم همکاری میکنم.اونم همینطور.اما دوبار داشت ضایعم میکرد که تلافی میکنم...
یه شب داشت لو میرفت که نجاتش دادم واقعا شیوه ی خنده دار و شگفت انگیزی بود.کلی خوشش اومده بود..مامانم هم مونده بود تو این حیله من...واست تعریف کنم دهنت وا میمونه...
درضمن دم بریده رو هم اذیت نکن..
ایولا خوبه که :D
اما وایسین پست دیشبم رو بخونم ببینم چی نوشتم :))
حالم خوب نبود ، ندیدم :D
چشم قول می دم اذیتش نکنم ! قول :D
مگه دلم میاد عشقمو اذیت کنم ؟! :(
سلام تو هنوز آپ جدید نداری؟
آخر فهمیدی ۲۴فروردین چه روزیه؟؟
بلی :D
حداقل میشه راحت بی اف رو ترک کرد.یه شوهرو چجوری میشه نیست کرد؟؟
خب حالا من یه چیزی بگم ؟! :D