خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

چه بلائی ...

وای وای وای نمی دونین که چی شده بود ! یعنی یه اشتباهی کردم که خدائی خودمم توش موندم ! هیچی دیگه دم بریده ام رو از خودم ناراحت کردم ، فک کنم پریشب صدای گریش رو می شنیدم ! خیلی ناراحت شدم ! اینقدر داغون بودم که سر زدم به کمربندی ( نه بیابون ؛ البته بیابونم می شه گفت ) طوری ناراحت بودم و غصه می خوردم که متاسفانه یا خوشبختانه یه تصادف کوچیک هم داشتم ! با یه موتوری اما خب فرار کردم ! منم خوبم و زنده ، مطمئن باشین زنده ام ! اما خدا رو شکر به خیر گذشت ! اینجا باید تشکر ویژه و اینا بکنم از شنگول ، خواهر خوشگل و مهربون من و دم بریده که خیلی دوسمون داره و کمکمون می کنه همیشه ! و تشکر خیلی خیلی خیلی ویژه تر از دم بریده مهربونم که منو بخشید !

پ.ن : ببخشید که بعد از مدت ها اومدم و نوشتم ؛ باور کنین اینترنت معمولی هم دیگه مسخره بازیش گرفته قطع و وصل می شه ...

نظرات 1 + ارسال نظر
کْپْل بانو جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 20:10 http://takhchar.blogfa.com/

تصادف کردی فرارم کردی؟نامرد

موتوریه به من زد :((
من به کسی نزدم ، موتوری به من زد :((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد