اول از همه عید فطر رو به همتون تبریک و تهنیت ( همینجوری می نویسن ؟! ) و اینا عرض می نمایم و امیدوارم با این ماه و گذشتش گناهاتون پاک شده باشه نه مثِ من پر گناه باشین هنوزم ...
دوم اینکه با بابا به خاطر ماشین چند روزیه اوضاعمون شیر تو شیره و خفن داریم می زنیم به تیپ و توپ همدیگه . طوری که مثلاً گفتن قراره ماشین رو به کسی ندن اما نمی دونم حالا این هیچکس کیه ، من تنهام یا واقعاً هیچکسه ( فکر نمی کنم کسی دیگه ای غیر من باشه )
محمد اینجاست ، پسر عموم ! هفته ای یه بار به خاطر اوضاع جسمی بابا بزرگم میان اینجا و به ما سر می زنن و به احوالی از بابا بزرگ می پرسن ( آخه اوضاع بابا بزرگ خیلی بد شده ، خیلی می ترسیم که خدائی نکرده ... )
دوستان ازتون می خوام من و سیمون رو دعا کنین ، دعا کنین اگر واقعاً در رابطه ی ما خیر و صلاحی وجود داره ، بتونیم یه عمر با هم زندگی کنیم ! خیلی نگرانم که کمی اختلافی که داریم باعث بشه زندگیِ هر دومون تیره و تار بشه ...
پ.ن : دوستون دارم ، دعا کنین خدا منو به خاطر اشتباهاتم ببخشه ...
سلام آئین خوبی؟
میبخشید دفعه قبل اول نظر گذاشتم بعد آپتو خوندم.
واسه پدربزرگت دعا میکنم..
واسه شماهم دعا میکنم.این اختلافا پیش میاد.غصه بهم خوردنش نباش..دعوا های سرسری و جدی نگیر..ایشالله روبراه میشه..
راستی از بابت آدرس ممنونم.اما چطور میتونم ازش استفاده کنم؟راهکار هم بگی ممنونم..
اول شدم.
راستی عکسها واسه تو باز شد؟؟
برای بقیه نشد.
چه طریقی عکس میذاری تو وب که میمونه و بسته نمیشه؟؟
به منم یاد میدی