خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

سرما خوردم ...

چیز دیگه ای نبود واسه افطاری بخورم ، سرما رو دیدم و خوردمش . مماخمم می سوزه و می خاره همش اعصابم رو خراب کرده . امروز از دفتر 11:30 اومدم خونه و گرفتم خوابیدم . البته کمی ناراحت هم بودم که شکر خدا رفع شد و الان مشکلی ندارم . راستی نماز روزه هاتون قبول ، عید فطر نزدیکه ...

یادتونه یه روزی گفتم منتظر یه اتفاقم تا ببینم زندگیم به چه سمتی می ره ؟! به سمت آسونی یا مشکل ؟! اون اتفاق افتاد ، چند روزِ پیش . نمی دونم دست کدوم نیازمندی رو گرفتم که یه مدته خدا همش لطف می کنه و به حرف این بنده خطاکار و پر گناهش رو گوش می کنه و منو هر روز بیشتر از روزِ قبل شرمنده محبت و مهربونی هاش می کنه . اون اتفاق افتاد و مسیر زندگیِ من به سمت خوشحالی و آسونی داره ادامه پیدا می کنه . ازت ممنونم خدایا ...

امشب بابا بزرگم رو با هزار بدبختی و کشون کشون آوردیم خونهِ ما تا ازشون مدتی پرستاری کنیم . بابام کمی به خاطر ظاهرِ بیماری که بابا بزرگ به خودشون گرفتن اصلاً شاکی ان و مجبورشون می کنن این رفتارشون رو بذارن کنار و حالشون بهتر بشه . آخه می گن بابا بزرگم برای جلب توجه یه حرکاتی انجام می دن که مغز آدم سوت می کشه . می گن باید این حرکاتشون رو از یاد ببرن . امشب دلم رحم گرفت اما خب شاید بابا راست می گن . تعریف می کنن می گن با اینکه می تونن حرف بزنن ، وقتی کسی به عیادتشون میاد با حرکات دست و پا کارائی می کنن که هر کی ندونه انگاری خدائی نکرده زبونم لال دارن نفس آخرشون رو می کشن . در کل خیلی دارن بد رفتار می کنن . هر کسی از بیرون می بینه فکر می کنه ما اصلاً بهشون توجه نداریم ...

پ.ن : دوستانِ عزیزم واسم دعا کنین ، به دعاهاتون احتیاج دارم ...

نظرات 4 + ارسال نظر
خانوم گل دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 http://khanomgol83.blogfa.com

خوشحالم که زندگیت داره به اون سمت و سوی دلخواهت کشیده میشه..
واسه بابابزرگتم باید بگم آدما وقتی پیر میشن عین بچه ها می شن و یه جورایی دوست دارن ناز کنن و بهشون توجه شه..

ایشاله زودی سرماخوردگیتم خوب شه

میسی خانوم گل ، خیلی خودمم خوشحالم ...

خانوم گل دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:25 http://khanomgol83.blogfa.com

راستی مرسی که این مدت که نبودم سراغم و گرفتی و جویای حالم بودی

وظیفه است ...

کرم خبیث دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:18

به به بچه سرما خورده!خوبی؟نزدیک وبم نیایا!مریضی منو هم سرما میدی

miam,miam sarmatam midam akhe chera man mariz basham to mariz nabashi?mibini fingilish minevisam vase ine ba gushi onlinam...

پری پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:43 http://takhchar.blogfa.com

منم از دیروز خل و فشم راه افتاده گویا سرما خوردم .هی کولر روشن کنین منو سرما بدینبرام دعا کن.عیدتم مبارک

الهی
من کولر روشن نکردم
عید تو هم پیشاپیش مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد