خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

رفتم آرایشگاه ...

رفتم آرایشگاه ، موها رو کوتاه کردم ، قسمت های خالی کله دیده می شه و اینا ...

نمی دونم اما تقریباً از 5 یا 6 سالّ پیشه همش می رم یه آرایشگاه ، یه جای مشخص ...

خیلی وقته موهامو کوتاه می کنه و رفیقمم هست !

اون قدیما آرایشگاه کسی کار می کرد اما الان خودش آرایشگاه زده و داره مستقل کار می کنه ...

یادمه توی همین سال ها اصلاً پیش کس دیگه ای نرفتم واسه کوتاه کردن موهام ...

الان ترگل و ورگل شدم و اینا ...

راستی امروز صبح 2 بار زنگ زدم منو از خواب ناز بیدار کردن ، که چی ، که سرورمون خاموش شده ، نرم ازفار بالا نمیاد

ای خب بمیرین ، سرور رو روشن کنین خبر مرگتون ...

بعد اون یکی دیگه زنگ زده سیستم همه اومده بالا ، سیستم ما نیومده بیا

با کلی زور و زحمت رفتم پایانه ، بعد که وارد دفتر شرکت شدم ، دیدم نرم افزار بالا اومده ...

می خواستم بگیرم لهش کنم ، می گم مرتیکه مگه تو نگفتی نیومده بالا ، پس این چیه ؟!

ای خدا ...

الانم خونه ام و می خوام برم حموم موهای دور گردنم رو بشورم ...

نظرات 3 + ارسال نظر
مدیرمرکز جمعه 11 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 13:18 http://timarestan.blogsky.com/

سلام
ادامه بده...!

چشم ، و مرسی ...

کرم خبیث شنبه 12 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:58

حالا موهاتو چه مدلی زدی؟

دل که نمی دم ، کلاً مدل ساده دوس دارم :D

شهریار شنبه 12 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 14:40

وای مو قشنگ!

مدل که آلا گارسونیه!

اینطور نیست؟

اون عکسه آره اما من نه :D

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد