خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

خودنویـــ ـــ ـــس

دست نوشته های خودم

چرا من کنم کاری که باز آرم پشیمانی ؟!

یه کاری کردم امشب واقعاً خودم خیلی پشیمون شدم از این کار و عاقبتش

یکی از دوستام رو ( بماند به خاطر چه عمل زشت و بدی ) زدم که خودم دلم به حالش سوخت

بدبختی اعصابم از دست خودم خورد بود ، یکی دیگه از دوستام رو کردم توی صندوق عقب ماشین ، با کلی سرعت همش دستی می کشیدم و ترمز می گرفتم

بیچاره دادش در اومده بود و می گفت ببخشید

آخه خدائی حرف زیاد می زد منم جون اعصابم خورد بود ...

شوخی های شهرستانی دیگه نمی شه کاریش کرد

دیگه قول دادم با دوستم از این کارا نکنم ، قول می دم ...

نظرات 2 + ارسال نظر
من تنها دوشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 13:05 http://mane-tanha.blogsky.com

خوب شد تو خدا نشدی!

اما خدائی اون دوستم که زدمش هیچی ، اونی که کردمش توی صندوق عقب ماشین حال داد
ماشین ترمز می گرفت تُپ می کرد توی ماشین :)) صدای آی می اومد ...

من تنها چهارشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 16:51 http://mane-tanha.blogsky.com

حالا جدا عذاب وجدانی چیزی میزی نگرفتی؟ :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد