وای دیگه دم از بدی نمی زنم !
همه چی آروم شد ، منم کمی خوشحال شدم !
دوستم و دوستش که از هم جدا شده بودن به هم دیگه برگشتن و الان دوباره با هم هستن ، اونی که دلتنگش بودم بالاخره ازش خبری شنیدم ، کمی در مورد شغلم و محل کارم به آرامش رسیدم !
البته نه کاملاً اما بهتر شده ، طوری که زیاد اذیت نمی شم !
راستی به زودی باید به خاطر مجمع عمومی شرکت خودم برم تهران اما چون توی اتوبوس ( هر چقدر هم که مدل بالا و ... باشه ) اذیت می شم می رم پیش دوستم مشهد و چند روز اونجا می مونم و بعد به امید یزدان واسه 23 تهران هستم و 25 یا 26 برمی گردم مشهد و در آخر برای چهارشنبه سوری شهر خودم هستم !
یه مقدار خرید عید و ... هم دارم که همون مشهد خریدم رو انجام می دم !
البته قبل این سفر باید حتماً مأموریتم رو تکمیل کنم و برای ارتقاء و Upgrade نرم افزار های شهرستان ها اقدام کنم !
این ماه سرم خیلی شلوغه ، البته می ارزه !
راستی عیدی هم اعلام شده ...